کد مطلب: 13026 تعداد بازدید: ۴۸۴

روزشمار محرم (۳)

یکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۳

 

سوم محرم:

عمر بن سعد با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد. وقتی علت آمدن امام را پرسید و حضرت فرمودند: «مردم شهر شما به من نامه نوشته و مرا دعوت کرده اند و اگر از آمدنم ناخشنودید باز خواهم گشت.» گفت: «امیدوارم خدا مرا از جنگ با حسین برهاند!»

 

سه روز پس از عاشورا:

خدا او را از جنگ با حسین نرهانید! مگر خدا باید چنین می کرد؟ مگر او اختیار نداشت؟ وقتی افسارت را به دست نفس سپردی، تو را بدانجا می برد که نباید! حسین چقدر با او مذاکره کرد؟

وای بر من! کار خلیفه خدا بر روی زمین به آنجا رسید که با شقی ترین افراد مذاکره کند و او را از جنگ با خویش بر حذر دارد؟!

امروز دیگر حسین نیست و کاروان در هم شکسته او، در زندان کوفه به سر می برند. گویا امروز باشد که بدن به خون غلتیده حسین توسط امام سجاد به خاک سپرده می شود. و    امان از دل خونین زین العابدین...